دنیای این روزای من...

مهمون حرفای دلم هستی ... واقعیت درونم رو اینجا مینویسم...برای عبور از اون کاملا آزادی... خوش اومدی رفیق.

دنیای این روزای من...

مهمون حرفای دلم هستی ... واقعیت درونم رو اینجا مینویسم...برای عبور از اون کاملا آزادی... خوش اومدی رفیق.

آن لحظه خبر شوی که ویران شده ای... *



احساس رقابت ، احساس حقارت است.

 

بگذار که هزار تیرانداز به روی یک پرنده تیر بیندازند.

 

من از آن که دو انگشت بر او باشد، انگشت برمی دارم.

 

رقیب ، یک آزمایشگر حقیر بیشتر نیست.

 

بگذار آنچه از دست رفتنی است از دست برود.**




O>O><O><O<O


حس و حال نوشت )

سگ دو میزنم ... پس هستم.

احمقانه ست اما به طرز عجیبی دلم واسه خودم تنگه...




O>O><O><O<O




* شفیعی کدکنی


** نادر ابراهیمی عزیز


سردی آغوش تو!


من روی زمین های سرد بسیاری به خواب رفته ام.

زمین بیمارستان ،

زمین بازداشتگاه ،

و حتی زمین سرد خانه کوچک خودم !

اما ...

باور کن روی هیچ کدامشان،

به اندازه آغوش بی تفاوت تو

یخ نکـرده بودم !!! *


...........................



* میلاد تهـرانی