حس نوشت )
من خویشاوند هر انسانی هستم که خنجری در آستین پنهان نمیکند.**
زن نوشت )
چه دلگیره وقتی دیگه حتی آدما خنجراشونو مخفی هم نمیکنن...
******
کاش نوشت )
کاش حرفی از آسمان به زبان نمی آوردی
به زمین عادت کرده بودم. ***
زن نوشت)
بدبخت اگه ندونه خوشی هست خودشو خوشبخت میدونه...
کاشکی اگه نمیشه همه خوش باشن
حداقل بشه همه خودشون رو خوشبخت بدونن....
بیزارم از این واژه های نسبی...
******
درد نوشت )
ای عشق! دیگر برای نجاتِ جهانْ کفایت نمیکنی انگار... ****
زن نوشت )
من هنوز مصرانه و ساده لوحانه به نیروی عشق معتقدم.
******
**شاملوی عزیز
*** سید محمد مرکبیان
**** رضا کاظمی
درود بر شما
سلام
روزت خوش
خوشحتام که بعد از غیبت طولانی تصمبمم به برگشتن گرفتید./
ارتباطات توی ایران اینجوریه که به طرف ایمیل میزنی
بعد باید اس ام اس بفرستی ایمیلتو چک کن !
بعد باید زنگ بزنی بگی اس ام اساتو چک کن !
-،-،-،-،-،-
ﯾﻪ ﻣﻌﻠﻢ ﺩﯾﻨﯽ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ.. ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﺍﻭﻣﺪ ﺳﺮ ﮐﻼﺱ
ﮔﻔﺖ ﺧﺪﺍ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﻭ ﺑﯽ ﻋﻠﺖ ﺧﻠﻖ ﻧﻤﯿﮑﻨﻪ
ﺑﻌﺪﺵ ﯾﻪ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ:
ﺍﻟﺒﺘﻪ ﻣﻄﻤﺌﻦ ﻧﯿﺴﺘﻢ :l
-،-،-،-،-،-
با توجه به این که قهوه تقریبا پانصد سال است که کشف شده
به نظر شما قبل از کشف قهوه، رنگ قهوه ای چه رنگی بوده !؟
ما اون روز تو خونواده رمز گشاییش کردیم!
خب خرمایی!
-،-،-،-،-،-
تنها روزی که یه زن خوشحال از خواب پا میشه روز عروسیشه
چون تنها روزیه که از اول که بیدار میشه میدونه چی باید بپوشه :))
-،-،-،-،-،-
دوران دبیرستان یخورده شیطون بودم.
یروز ساعت ۶:۳۰ صبح مثل دیونه ها پاشدم رفتم دم مدرسه یه
تیکه چوب کردم تو قفل مدرسه.
آخه ساعت اول امتحان ریاضی داشتیم.
جونم براتون بگه که تا ساعت ۱۰نرفتیم مدرسه.خیلی حال داد.
اینجوری نیگام نکنید معذب میشم :))
-،-،-،-،-،-
دیدی درد نداشت؟
جمله نوستالژیک پدر و مادرها بعد آمپول زدن به بچه هاشون
در حالی که بچه داره خون گریه میکنه
یعنی اون همه اشک ماله شوق بوده !
-،-،-،-،-،-
یه حکایت مکزیکی هست که هیچی نمیگه !
فقط موج میزنه :))
-،-،-،-،-،-
ته تغاری رو جدی بگیرید قدرتی داره که پدر خانواده نداره ! :|
-،-،-،-،-،-
یعنی اعتماد به نفس بعضیا رو اگه صندوق صدقات داشت
الان بانک مرکزی بود !
-،-،-،-،-،-
خواهرزادم کلاس اوله تکلیفشون اینه از ۱ تا ۹۰ بنویسن
حالا این خواهرزاده ما یه عدد مینویسه درازمیکشه
یه غلت میزنه یه عدد دیگه یه کارتون می بینه یکی دیگه گرسنه میشه.
میگم دایی اینجوری تا صبم تموم نمیشه
میگه خسته ام میفهمی… خسته!
-،-،-،-،-،-
یه گربههه الان جلوم واستاد و گفت داداش
من ناهار باید برم سطل آشغال مادر خانومم اینا
اینجا هم آینه نداره . سیبیلام مرتّبه ؟ اوکی ام ؟
-،-،-،-،-،-
داداشم اومد خونه ، دست کرد تو جیبش دید گوشیش نیست
کیفشو گشت بازم پیدا نکرد
گفت هزارتا صلوات نذر میکنم گوشیم پیدا بشه
خلاصه برگشت تو مسیری که اومده بود ، اخر سر رفت تو مغازه دید اونجاست
برگشت خونه ، گفتم صلواتا رو بفرست !
گفت : نه اگه گم شده بود میفرستادم ! اینو جا گذاشته بودم !
ارتباطات توی ایران اینجوریه که به طرف ایمیل میزنی
بعد باید اس ام اس بفرستی ایمیلتو چک کن !
بعد باید زنگ بزنی بگی اس ام اساتو چک کن !
-،-،-،-،-،-
ﯾﻪ ﻣﻌﻠﻢ ﺩﯾﻨﯽ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ.. ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﺍﻭﻣﺪ ﺳﺮ ﮐﻼﺱ
ﮔﻔﺖ ﺧﺪﺍ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﻭ ﺑﯽ ﻋﻠﺖ ﺧﻠﻖ ﻧﻤﯿﮑﻨﻪ
ﺑﻌﺪﺵ ﯾﻪ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ:
ﺍﻟﺒﺘﻪ ﻣﻄﻤﺌﻦ ﻧﯿﺴﺘﻢ :l
-،-،-،-،-،-
با توجه به این که قهوه تقریبا پانصد سال است که کشف شده
به نظر شما قبل از کشف قهوه، رنگ قهوه ای چه رنگی بوده !؟
ما اون روز تو خونواده رمز گشاییش کردیم!
خب خرمایی!
-،-،-،-،-،-
تنها روزی که یه زن خوشحال از خواب پا میشه روز عروسیشه
چون تنها روزیه که از اول که بیدار میشه میدونه چی باید بپوشه :))
-،-،-،-،-،-
دوران دبیرستان یخورده شیطون بودم.
یروز ساعت ۶:۳۰ صبح مثل دیونه ها پاشدم رفتم دم مدرسه یه
تیکه چوب کردم تو قفل مدرسه.
آخه ساعت اول امتحان ریاضی داشتیم.
جونم براتون بگه که تا ساعت ۱۰نرفتیم مدرسه.خیلی حال داد.
اینجوری نیگام نکنید معذب میشم :))
-،-،-،-،-،-
دیدی درد نداشت؟
جمله نوستالژیک پدر و مادرها بعد آمپول زدن به بچه هاشون
در حالی که بچه داره خون گریه میکنه
یعنی اون همه اشک ماله شوق بوده !
-،-،-،-،-،-
یه حکایت مکزیکی هست که هیچی نمیگه !
فقط موج میزنه :))
-،-،-،-،-،-
ته تغاری رو جدی بگیرید قدرتی داره که پدر خانواده نداره ! :|
-،-،-،-،-،-
یعنی اعتماد به نفس بعضیا رو اگه صندوق صدقات داشت
الان بانک مرکزی بود !
-،-،-،-،-،-
خواهرزادم کلاس اوله تکلیفشون اینه از ۱ تا ۹۰ بنویسن
حالا این خواهرزاده ما یه عدد مینویسه درازمیکشه
یه غلت میزنه یه عدد دیگه یه کارتون می بینه یکی دیگه گرسنه میشه.
میگم دایی اینجوری تا صبم تموم نمیشه
میگه خسته ام میفهمی… خسته!
-،-،-،-،-،-
یه گربههه الان جلوم واستاد و گفت داداش
من ناهار باید برم سطل آشغال مادر خانومم اینا
اینجا هم آینه نداره . سیبیلام مرتّبه ؟ اوکی ام ؟
-،-،-،-،-،-
داداشم اومد خونه ، دست کرد تو جیبش دید گوشیش نیست
کیفشو گشت بازم پیدا نکرد
گفت هزارتا صلوات نذر میکنم گوشیم پیدا بشه
خلاصه برگشت تو مسیری که اومده بود ، اخر سر رفت تو مغازه دید اونجاست
برگشت خونه ، گفتم صلواتا رو بفرست !
گفت : نه اگه گم شده بود میفرستادم ! اینو جا گذاشته بودم !
سلام
روزت خوش
شما محبت دارید
نه اونا هم دچار سوء تفاهم شده بودند که خدا را شکر برطرف شد.
امشب طبق روال پست میذارم.
سلام
روزت خوش
احتمالا" قبله آنها با بقیه فرق میکنه.
اینکه دوست داری همیشه بهترین باشی خیلی خوبه
اما این خصلت با پر توقعی جور در نمیاد
سلام
خوبی؟
خواهش میکنم
اشکال نداره
دیگه به این تغییرات عادت کردیم.
این حس قشنگه
اما گاهی ممکنه اعتماد به نفس را از آدم بگیره.
سلام
مشکل همینجاست که
آستانه تحملمون پایینه
اما زندگی جاریست
و باید باهاش کنار آمد.
سلام
اما بدتر از اینها هم هست.
بیماری و بی پولی و خیلی چیزهای دیگه قابل جبران هستند
اما بعضی چیزها هیچوقت فراموش نمیشن.
زندگی یعنی :
ناخواسته به دنیا آمدن
مخفیانه گریستن
دیوانه وار عشق ورزیدن
و عاقبت در حسرت آنچه دل میخواهد و منطق نمیپذیرد، مردن ...
زن مانند شیشه ی ظریف و شکستنی است
هرگز توانایی مقاومت او را نیازمایید، زیرا ممکن است این شیشه ناگهان بشکند ...
آموختهام که هیچگاه نجابت و تواضع دیگران را به حساب حماقتشان نگذارم ...
پیروزی یعنی :
توانایی رفتن از یک شکست، به شکستی دیگر
بدون از دست دادن اشتیاق ...
مردم هرگز خوشبختی خود را نمیشناسند
اما خوشبختی دیگران همیشه در جلو دیدگان آنهاست ...
زندگی ارزش دویدن دارد، حتی با کفشهای پاره !
گلایه ها عیبی ندارد، کنایه هاست که ویران می کند.
یادمان باشد که "اعتماد" المثنی ندارد، پس لطفا گمش نکنیم.
یه قلب پاک از تمام مکانهای دیدنی جهان زیباتر است.
در زندگی باران نباش که فکر کنند خودت را با منت به شیشه میکوبی؛
ابر باش تا منتظرت باشند که بیایی
غم قفس به کنار
آنچه عقاب را پیر می کند
پرواز زاغهای بی سر و پاست ...
بهترین روزهایت را به کسانی هدیه کن
که بدترین روزها در کنارت بوده اند ...
دنبال واژه نباش؛ کلمات فریبمان میدهند
وقتی اولین حرف الفبا کلاه سرش میرود
فاتحه ی بقیه حروف را باید خواند ...
گاهی خداوند درها را قفل می کند و پنجره ها را می بندد
چه زیباست فکر کنیم طوفانی در راه است
و خداوند نمی خواهد آسیبی به ما برسد ...
نمی توان برگشت و آغاز خوبی داشت،
اما می توان شروع کرد و پایان خوبی داشت