دلم تنگ است...
شاید برای یک صدا
شاید برای محبت، دوست داشتن، دوست داشته شدن
شاید برای گرمی یک دست
شاید برای نگاهی پر از عشق
شاید برای یک آغوش
شاید برای اینکه بدانم کسی متعلق به من است، من متعلق به اویم
شاید برای زیبایی لحظه ها
شاید برای خنده های مستانه ی گاها بی دلیل
شاید برای آرامش
شاید برای لحظه های پرالتهاب انتظار
شاید برای احساس خوشبختی
شاید حتی برای خودم
شاید برای زندگی!
شاید برای یک جرعه آزادی....
دلتنگی هم حس خیلی بدیه
وب باحالی داری
"شاید برای محبت، دوست داشتن، دوست داشته شدن"
دلنشین نوشتی
یک زن و این همه ..... ؟!!!!!!!!!!!!
اینجا رو ببینی چی میگی؟!
http://purpirar.blogsky.com/
گاهی فکر میکنم
تنهایی را می شود با خدا تنها گذاشت .
او تنهایی را دوست دارد.
اما نه ... اگر تنهایی را دوست داشت ،
اینهمه خلایق برای چیست ؟
گاهی، دلم! برای خودم، تنگ می شود...
سلام
من دلتنگ خودم هستم اونوقت که بتونم آزادی رو فریاد بزنم و اینقدر سانسور نکنم خودمو....................