بوی تنهایی، فضای زندگی ام رو پر کرده...
سالهاست که در روح تنهام.
اما نمی دونم چرا این روزها، بوی تنهایی رو بیشتر از هر زمانی،
در اطرافم حس می کنم.
دستی که به من بپیوندد، نیست
صبحی که به روی ظلمتم خندد، نیست
زنجیر فراوان... فراوان...اما
چیزی که مرا به زندگی بندد، نیست.
حسین منزوی
دلمان بدجوری آغوش خداوندی میخواهد...
گر طبیبانه بیایی بر سر بالینم
به دو عالم ندهم لذت بیماری را
..................