نه!
کاری به کار عشق ندارم!
من هیچ چیز و هیچ کسی را
دیگر
در این زمانه دوست ندارم
انگار
این روزگار چشم ندارد من و تو را
یک روز
خوشحال و بی ملال ببیند
زیرا
هر چیزی و هر کسی را
که دوستتر بداری
حتی اگر یک نخ سیگار
یا زهرمار باشد
از تو دریغ میکند...
پس
من با همه وجودم
خود را زدم به مردن
تا روزگار، دیگر
کاری به کار من نداشته باشد
این شعر تازه را هم
ناگفته میگذارم...
تا روزگار بو نبرد...
گفتم که
کاری به کار عشق ندارم!
زنده یاد قیصر امین پور عزیز
سلام دوست من
زنده باد قیصر
ای عشق من به خاکستری رنگ تو ایمان دارم
سلام مهربان
روحشون شاد.
همه ی کارهاشون رو دوست دارم.
مرسی که هستین رفیق.
nadashte bash
salaam
ok... chashm
درود
هم برشما و انتخاب های زیبایتان و هم
بر قیصر امین پورد . ناگفته گذاشتن را مدتهاست که
یاد گرفته ام .
سلام
درود بر رفیق عزیزی چون جناب شنگ...
همون خود سانسوری که بهش سخت مبتلام.
سلام عزیز دل
از تمام رمز و رازهای عشق
جز همین سه حرف
جز همین سه حرف ساده میان تهی
چیز دیگری سرم نمی شود
من سرم نمی شود
ولی...
راستی
دلم
که می شود!
قیصر امین پور
سلام جاانم
سه حرف اسرار آمیز...
ممنونم از حضورتون.
حرفهای ما هنوز ناتمام...
تا نگاه میکنی:
وقت رفتن است
باز هم همان حکایت همیشگی
پیش از آنکه با خبر شوی
لحظه عزیمت تو ناگزیر میشود
آی...
ای دریغ و حسرت همیشگی
ناگهان
چقدر زود
دیر میشود
--------------------------------------
گفتی قیصر یاد این شعر افتادم
ببخشید که دیر بهت سر زدم
سلام
زیباست...همه ی سروده هاشون فوق العاده زیبان.
ممنونم رفیق.