دنیای این روزای من...

مهمون حرفای دلم هستی ... واقعیت درونم رو اینجا مینویسم...برای عبور از اون کاملا آزادی... خوش اومدی رفیق.

دنیای این روزای من...

مهمون حرفای دلم هستی ... واقعیت درونم رو اینجا مینویسم...برای عبور از اون کاملا آزادی... خوش اومدی رفیق.

به پرواز ،شک کرده بودم


حس نوشت )

آدما گاهی اوقات گریه می کنن نه بخاطر اینکه ضعیف هستند

بلکه به این خاطر که برای مدت طولانی قوی بوده اند !!!

پ.ن) بیشتر از توانم ،خیلی بیشتر تحمل کردم...

تظاهر کردم به خوب بودن و قوی بودنم ... پس کاملا به خودم حق میدم.....



شاملوی عزیز نوشت )

به پرواز  ،شک کرده بودم

به هنگامی که شانه هایم از توانِ سنگینِ بال ،خمیده بود...


نظرات 23 + ارسال نظر
باشماق پنج‌شنبه 9 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 09:26 ق.ظ

گریه این طور ادما از درون است
ولی با تمام سختی هاش وقتی به نتیجه ی دلخواه که آدم می رسه به جاش اشک شوق می ریزه

رضا پنج‌شنبه 9 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 01:45 ب.ظ http://na-bakhshoode.blogfa.com


به اصفهان رو که تا بنگری بهشت ثانی بـه زنـده رودش سـلامی ز چـشـم مـا رسانی

بـبـر از وفـا کنار جلفـا به گل چهـرگان سـلام ما را شـهر پـر شـکـوه، قصر چلستون، کن گذر به چارباغش
گـر شـد از کـفت یار بـی وفا کن کـنار پل سـراغش بـنـشین در کـریـاس، یـاد شاه عباس، بستان از دلبر می
بستان پی در پی، می از دست وی، تا کی تا بتوانی ساعتی در جهان خرم بودن، بی غم بودن، بی غم بودن
با بتی دلستان، همدم بودن، محرم بودن با هم بودن

ای بت اصفهان زان شراب جلفا ساغری در ده ما را ما غـریـبـیم ای مـه، بر غـریـبـان رحـمی، کن خدا را

رضا پنج‌شنبه 9 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 01:46 ب.ظ http://na-bakhshoode.blogfa.com

سلام

انسانهای قوی سخت گریه میکند
اما وقتی هم اشک ریختن خیلی تلخ و غمناکه

رضا جمعه 10 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 01:42 ب.ظ http://na-bakhshoode.blogfa.com


مادر قدیم

گویند مرا چو زاد مادر
پستان به دهان گرفتن آموخت
شبها بر گاهواره ی من
بیدار نشست و خفتن آموخت
دستم بگرفت و پا به پا برد
تا شیوه ی راه رفتن آموخت
یک حرف و دو حرف بر زبانم
الفاظ نهاد و گفتن اموخت
لبخند نهاد بر لب من
بر غنچه ی گل شکفتن آموخت
پس هستی من ز هستی اوست
تا هستم و هست دارمش دوست
(ایرج میرزا)

مادر جدید

گویند مرا چو زاد مادر
روی کاناپه لمیدن آموخت
شبها بر ماهواره تا صبح
بنشست و کلیپ دیدن آموخت
بر چهره سبوس و ماست مالید
تا شیوه ی خوشگلیدن آموخت
بنمود تتو دو ابروی خویش
تا رسم کمان کشیدن آموخت
هر ماه برفت نزد جراح
آیین چروک چیدن آموخت
دستم بگرفت و برد بازار
همواره طلا خریدن آموخت
با قوم خودش همیشه پیوند
از قوم شوهر بریدن آموخت
آسوده نشست و با اس ام اس
جکهای خفن چتیدن آموخت
چون سوخت غذای ما شب و روز
از پیک مدد رسیدن آموخت
پای تلفن دو ساعت و نیم
گل گفتن و گل شنیدن آموخت
بابام چو آمد از سر کار
بیماری و قد خمیدن آموخت

.... جمعه 10 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 08:47 ب.ظ http://chapell.blogfa.com


گاه فکر میکنی گریه مرحم درده
گاه گمان می بره که گریه نشان ضعف
گاه نشان قدرت
گاه نشان ....

گریه هیچ چیز نیست جز فوران کردن چشمه های شوری که بی گاه لب از کویر دل سر باز می کنند

یه سیب کال جمعه 10 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 10:23 ب.ظ http://www.1sib.blogsky.com

سلام...از یه سیب کال به ی زن محترم... :)

حالتون ایشاله که خوفه ؟

از نسیم آه ممنونم که در گلزار عشق
غنچه های اشک گلگون مرا وامیکند...

رضا شنبه 11 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 04:13 ب.ظ http://na-bakhshoode.blogfa.com


هوش مصنوعی
یه بابایی میخوره زمین دستش پیچ می خوره ، منتها تنبلیش میاد بره دکتر نشونش بده
دستش یه مدت همینجور درد می کرده ، تا یه روز رفیقش بهش میگه : این داروخونه ی
سر کوچه یه کامپیوترآورده که صد تومن میگیره ، آنی هر مرضی رو تشخیص میده !!!
یارو پیشِ خودش میگه : خوب دیگه صد تومن که پولی نیست ، بریم ببینیم چه جوریاس ...
میره اونجا ، می بینه یه دستگاه گذاشتن ، جلوش یه شکاف داره ، روش نوشته :
لطفا اسکناس صد تومانی وارد کنید ...
یارو صد تومنی رو میذاره ، یهو یه چیزه قیف مانند میاد بیرون ، میگه : نمونه ادرار !!!

طرف هم با خجالت قیفُ می بره پُر می کنه و میاره !!!
بعد از دو سه دقیقه ، کامپیوتره یه تیکه کاغذ میده بیرون که روش نوشته بوده :
یکی از تاندن های دست شما پاره شده ، باید یه هفته ببندینش و باهاش کار سنگین نکنید تا خوب شه !!!
یارو کف می کنه که این لامصب اینهمه چیزُ چطور از یکم ادرار فهمیده ؟؟؟!!!
خلاصه بازیش می گیره که ببینه میشه گولش زد یا نه ...
فرداش یه شیشه مربا ورمیداره ، تا نصف توش آبِ شیر میریزه ، بعد میده سگش توش جیش کنه ، یه دونه از آدامسای دخترشُ هم میندازه توش ، یه معجون درست می کنه ، بعدم میره همون داروخونه ، معجونش رو میریزه به جای نمونه ادرار !!!
کامپیوتره یه 15 دقیقه قیژ قیژ و دلنگ دلونگ می کنه ، بعد یه کاغد چاپ میکنه میده بیرون که روش نوشته بوده :
آبِ شیرتون آهک داره ، باید لوله کش بیارید درستش کنه ...
سگت قلبش ناراحته ، همین روزها تموم میکنه ...
دخترت حامله س ، باید بری خِرِ پسره طبقه پایینی رو بگیری ...
درضمن ، اگه بخوای همینجوری شیشه مرباهای سنگین سنگین بلند کنی ، تاندن دستت هیچ وقت خوب نمیشه !!!
.

رضا یکشنبه 12 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 11:15 ق.ظ http://na-bakhshoode.blogfa.com


به نظـــر مــن باهـــوش تـــرین موجـــودات دنیا
جــــوش هـــا هستن
که دو روز قبل مـــی فــــمن ما دو روز بعد قـــراره بــــریم یه جـــای مهـــم
********
خدایا تصمیم باخودته ولی بهتر نبود پشه به جای خون چربیای اضافمونو می خورد؟!!
****************
داشتم به این فکر می کردم که ما از اون پیرمرد، پیرزنای بی آزاری میشیم که حوصله ی کسی رو سر نمیبریم !
یه لپ تاپ بهمون بدن همه چی حله :))))))
***********
خداوندا !! چی دیدی در سوسک که به او بال دادی ؟؟ نه واقعا ؟؟ سواله برام .. در من ندیدی در سوسک دیدی؟!!!!
خو چرا با اعصابه من بازی میکنی؟ :|
******
به یارو میگن از اینکه زنتو عزیزم خطاب می کنی چه احساسی داری؟ میگه:احساس گناه! میگن:چرا؟ میگه:آخه اسمش یادم رفته
. ***************
انقدر که ذرت مکزیکى توى ایران اشتغال زایى کرد، تو خود مکزیک نکرد !!
*********
پاسخ منطقی اکثر پدرهای ایرانی درمقابل اجازه گرفتن فرزندانشان برای انجام کاری:1) اگر قبلا کسی آن کار را انجام نداده باشد: آخه کی تاحالا همچین غلطی کرده که تو میخوای بکنی؟2) اگر قبلا کسی آن کار را انجام داده باشد: حالا هرکی هر غلطی کرد تو هم باید بکنی؟
*************
ﺳﺮﺟﻠﺴﻪ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﺑﻪ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﭘﻨﺞ ﺗﺎ ﺳﻮﺍﻝ ﺭﺳﻮﻧﺪﻡ ﺍﻭﻣﺪ ﺗﻮ ﻣﺤﻮﻃﻪ ﻣﺎﭼﻢ ﮐﺮﺩ! ﻣﯿﺪﻭﻧﺴﻢ ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯾﻪ ﻭﺭﻗﻤﻮ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﻋﻮﺽ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ! ﻭﺍﻻ!!
************
یارو میره سمعک بخره فروشنده میگه: همه جورشو داریم از هزار تومنی تا یک میلیون تومنی. طرف میپرسه: هزارتومنی اش چطوری کار می کنه؟ فروشنده میگه: این اصلا کار نمیکنه فقط مردم با دیدنش بلندتر حرف می زنن!!!
**************
ناخوانا ترین نوشته روی بسته بندی مواد غذایی ایـرانی, تاریخ انـقـضاء و قیمتـشه !
*************
خدایا چرا خشتک این پنگوئن ها رو انقدر پایین آفریدی؟! نمی تونن راحت راه برن خب!!!
************
ﺣﺴﺮﺕﺑﻪ ﺩﻟﻢ ﻣﻮﻧﺪ ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﯾﻪ ﺟﻨﺲ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺭﻭ ﺍﺯ ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻧﻮﺷﺘﻪ"ﺍﺯ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺑﺎﺯ کنید"ﺑﺘﻮﻧﻢ ﺑﺎﺯ ﮐﻨﻢ ....؛
************
شما یادتون نمیاد...وقتی معلم برای درس پرسیدن اسم بالایی یا پایینیمون رو میخوند، حس معجزه بهمون دست میداد. .؛

رضا دوشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 10:14 ق.ظ http://na-bakhshoode.blogfa.com


1_ ازدواج بد وجود ندارد، این زن و شوهرها هستند که بد می شوند.
2_ این اولین و آخرین زندگی شماست، اعتیاد چرا؟
3_ قلم کم حرف، عمرش طولانی است.
4_ با دیدن قبض آب، برق از سرش پرید.
5_ واژه سکوت، نیازی به مترجم ندارد.
6_ ذهنم کلمات را به بازی گرفته و رفتارم زندگی را.
7_ قلمی که مغز ندارد حتما آبرویت را خواهد برد.
8_ بعضی از خیابان ها دو طرفه اند و بعضی یک طرفه اما خیابان بی طرف نداریم.
9_ خدایا, یارانه را از ما بگیر اما یار را نه.
10_ شاید با «ارز» معذرت مشکل تورم حل شود.
11_ نیامدی نگاهم دست خالی برگشت.
12_ این «مردم» باید عوض شوند وگرنه «دولت» مردمی دیگر انتخاب خواهد کرد.
13_ حتی موهایم هم میدانند که پایان شب سیه سپید است.
14_ نشر اکاذیب یعنی ستایش مدیران نالایق.
15_ گاهی اوقات «کلیه» امورم درد می کند.
16 _ اگر حرف مفت را می خریدند خیلی ها میلیاردر بودند.
17_ بعضی آدم ها در ظلمات اندیشه خود غرق می شوند.
18_ بعضی ها به پای هم پیر می شوند و بعضی ها به دست هم.
19_ این شورای شهر است یا شورای بدون شرح.
20_ آنقدر دست روی دست گذاشت که پا روی دمش گذاشتند.
21_ برای پولدارها زندگی «جاری»است و برای بی پول ها «زن بابا».
22_دروغگو آدم بدی نیست , چون میداند حقیقت تلخ است , لذا باعث اوقات تلخی مردم نمی شود.
23_ همسر با گذشتی است , از من هم گذشت.
24_ بجز سیاستمدران , بنی آدم اعضای یک پیکرند.
25_ باز هم فراموش کردم فراموشش کنم.
26_ پلیس شخصی است که نبودن او باعث ایجاد امنیت برای مجرمان خواهد بود.
27_ پیری دورانی است که انسان قادر به بی وفایی به همسرش نیست.
28_ وجدان چیزی است که انسان را از لذت بردن هنگام گناه باز می دارد.
29_ دروغ یعنی تقدیم هدیه شیطان به دیگران.
30_قند خون مزه تلخی به زندگی می دهد.
31_لب هایم آلزایمر گرفته و لبخند را فراموش کرده است.
32_همه چیز بر وفق مراد است و بعضی ها سوار بر خر مراد.
33_به خاطر پایمال کردن حقوق دیگران کفش هایش را محاکمه کردند.
34_آرشیو سکوت پُر است از فریادهای منزوی.
35_بعضی ها باهم می خورند و بعضی ها به هم.

رضا دوشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 02:37 ب.ظ http://na-bakhshoode.blogfa.com


سلام بزرگوار

ممنونم از محبتتون و این شعر زیبایی که فرستادی
خیلی مناسب بود
ممنون

رضا دوشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 02:38 ب.ظ http://na-bakhshoode.blogfa.com

سلام

فکر میکردم خودم برای گناه ناکرده دارم عذاب میکشم
و شب و روزم یکسان شده
اما ظاهرا" شما هم از این موهبت بی بهره نیستید.

رضا دوشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 02:42 ب.ظ http://na-bakhshoode.blogfa.com


سلام

یه روز تنها دغدغه مون عروسک و ماشین و اسباب بازی و شوکولات بود
با اونها خیلی راحت خوشحال میشدیم و به آرامش میزسیدیم
کاش هنوز هم همون دل نگرانیها را داشتیم.

من دوشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 08:38 ب.ظ http://my4divari.blogsky.com

سلام .
گاهی وقتا اینطوریه دیگه دوست من ولی باید با اراده بود باید محکم بود حتی اگه قرار باشه تظاهر کنی به قوی بودن باید این کار بکنی

رضا سه‌شنبه 14 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 10:41 ق.ظ http://na-bakhshoode.blogfa.com


36_کلیه نوشته هایم سنگ ساز شده است.
37_حرف های خام به مغزم صدمه می زند.
38_بعضی ها پای حرفی که می زنند می ایستند و بعضی ها زانو می زنند.
39_ فریاد از سکوت تقاضای پناهندگی کرد.
40_ با "خون دل" زندگی ام در جریان است.
41_ دیوار جدایی را عدم تفاهم می چیند.
42_ آن هایی که زبانشان دراز است شخصیتی کوتاه دارند.
43_ پشه ها با پوست تنم دارت بازی می کنند.
44_ خیلی ها بزرگ می شوند اما به بزرگی نمی رسند.
45_ گاهی به نحو ناهنجاری به هنجارها می رسیم.
46_ بیشتر اوقات، موهای سرم را با لالایی سشوار می خوابانم.
47_ برای باز شدن بختش کلید ساز آورد.
48_ بعضی افراد شکمو فقط کتاب آشپزی را می خوانند.
49_ دلم برای آدم های گرسنه کباب است.
50_ وقتی غمگینم نگاهم کدر می شود.
51_دست زیاد است اما به صدا در نمی آید.
52_مخرب ترین اسلحه زمان، زبان است.
53_آن ها که بلند فکر می کنند، هیچ وقت کوتاه نمی آیند.
54_وقتی کاسه سرم داغ می شود، افکارم را فوت می کنم.
55_ مثل زود پز باش , در حالی که می جوشی به آرامی سوت بزن.
56_ شاید حکیم نظامی پزشک ارتش بوده است.
57_ گل شیپوری نوازنده بزرگ ارکستر باغ است.
58_ در مسابقه ماست خوری همه روسفید شدند.
59_ شنا کردن در جهت جریان آب , از ماهی مرده هم بر می آید.
60_ در مواقع بیکاری مشغول قتل عام ایام هستم.
61_ در امواج نگاهش این کشتی دلم بود که غرق شد.
62_ چشمانش شور بود اما خودش بی نمک.
63_ فردای کشورهای عقب افتاده , دیروز کشورهای متمدن است.
64_ گفتنی ها را باید گفت چون بیات میشود و از دهن می افتد.
65_ ولخرجی های زیاد , دخلم را درآورد.
66_ در دنیای سیاستمدارها بعضی ها اسباب بازی هستند و بعضی ها هم بازی.
67_ هشت به هفت گفت : من روی پاهای خودم ایستاده ام اما تو خیلی سر به هوایی.
68_ زیبایی اش را به لوازم آرایشش تبریک گفتم.
69_ گاهی حتی تاجر نمک هم نمک نشناس می شود.
70_ آتشفشان درون گاهی با فریاد و گاهی با اشک فوران می زند

رضا چهارشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 09:01 ق.ظ http://na-bakhshoode.blogfa.com


دو کلوم حرف حساب (1)

درصد کمی از انسانها نود سال زندگی می کنند
مابقی یک سال را نود بار تکرار می کنند . . .
.
.
.
نصف اشباهاتمان ناشی از این است که وقتی باید فکر کنیم ، احساس می کنیم
و وقتی که باید احساس کنیم ، فکر می کنیم . . .
.
.
.
سر آخر، چیزی که به حساب می آید تعداد سالهای زندگی شما نیست
بلکه زندگی ای است که در آن سالها کرده اید . . .
.
.
.
وفادارترین زن ها نه موطلایی ها هستند، نه مو خرمایی ها و نه مو مشکی ها
بلکه مو خاکستری ها هستند!
چارلی چاپلین
.
.
.
همیشه در زندگیت جوری زندگی کن که ” ای کاش” تکیه کلام پیریت نشود . . .
.
.
.
دنیای بیرحمیست
چه زود پیش چشم عزیزانمان ارزان می شویم
چاره کم کردن رابطه ست که لااقل به مفت نفروشنمان . . .
.
.
.
چه داروی تلخی است وفاداری به خائن
صداقت با دروغگو
و مهربانی با سنگدل . . .

.
.
.
رابطه ای رو که مرده ، هر ۵ دقیقه ۱ بار نبضشو نگیر
دیگه مرده . . .
.
.
.
مشکلات امروز تو برای امروز کافی ست، مشکلات فردا را به امروز اضافه نکن . . .
.
.
.
اگر حق با شماست خشمگین شدن نیازی نیست
و اگر حق با شما نیست ، هیـچ حقی برای عصبانی بودن ندارید . . .
.
.
.
ما خوب یاد گرفتیم در آسمان مثل پرندگان باشیم و در آب مثل ماهیها
اما هنوز یاد نگرفتیم روی زمین چگونه زندگی کنیم
( ریچارد نیکسون )
.
.
.
فریب مشابهت روز و شب‌ها را نخوریم
امروز، دیروز نیست
و فردا امروز نمی‌شود . . .
.
.
.
یادمان باشد که : آن هنگام که از دست دادن عادت می شود
به دست آوردن هم دیگر آرزو نیست . . .

رضا پنج‌شنبه 16 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 09:06 ب.ظ http://na-bakhshoode.blogfa.com

گرانی، تورم، باز هم گرانی، دوباره تورم، یک‌دفعه دیگر گرانی، یک بار دیگر تورم و… اینها حکایت مکرر اقتصاد ما شده است که گویا هر از چند وقتی اوج می‌گیرند و کلی سروصدا به‌پا می‌فرمایند. گفتنی است کم نیستند مسوولانی که سکوت کرده و در این مورد حرفی نمی‌زنند؛ عده‌ای نیز می‌کوشند منکر قضیه شوند.

قاصد آمد که شخص مسوولی
طبق نقل و کلام منقولی

از تریبون یکی سخن گفتی
از فلانی و انجمن گفتی

قاصد این را ز روبرو گفتی!
هر چه را دیده موبه‌مو می‌گفت

ابتدا سرفه‌های ریزی کرد
زیر لب آه تند و تیزی کرد

جرعه آبی چو بر دهان آورد
سخن اینگونه بر زبان آورد:

من شنیدم فلان برادر گفت
با صدای کمی رساتر گفت

هم تورم و هم گرانی هست
نرخ این هر دو، تند و آنی هست!

عاقبت آن جناب مسوولی
کاملاً نرم و خوب و معمولی

نعره زد، گوش ملتی کر شد
اندکی نه، بسی مکدر شد

شاکی از دست آن فلانی شد
منکر هر مدل گرانی شد

مدعی شد که وضعمان عالیست
زیر پاهایمان پر از قالیست

غیر ارزن و دانۀ کفتر
نرخ چیزی نرفته بالاتر

رشد قیمت سریع و آنی، نیست
توی این مملکت گرانی، نیست

خنده بر لب چو می‌روی بازار
کی تورم دهد تو را آزار؟

هرکجا هرطرف که بنشینی
جنس چینی دگر نمی‌بینی

از همین رو کرایه‌ها کم شد
جای مستأجران چه محکم شد

مالکان جمله آنچنان سیرند
پول پیش از کسی نمی‌گیرند

قاصد این گفت و رفت و راهی شد
خیره از من به وی نگاهی شد

بنده ماندم چه بر زبان آرم
در مقابل چه بر دهان آرم

از همین‌رو برای لاپوشی
رفته‌ام توی جلد خاموشی!

از خاک کمتریم پنج‌شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 09:27 ق.ظ

..............

رضا جمعه 24 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 12:45 ب.ظ http://na-bakhshoode.blogfa.com

متن ترانه چکنم با صدای زنده یاد تاجیک

چه کنم با دل بی سرو سامان
چه کنم با غم بی پایان
چه کنم من در کوی محبت
شده ام عابری سرگردان


چه کنم با دل بی سرو سامان
چه کنم با غم بی پایان
چه کنم من در کوی محبت
شده ام عابری سرگردان

شده ام سیر از دنیا ،دنیا ،دنیا

ای خدای ابرو باران
ابر چشمانم شد گریان

تا شد او با من بیگانه
شادی از من شد روگردان

او گذشت از عشق پاکم
تا که بنشاند بر خاکم

ای دریغا رفتم از یاد
ای زمانه از تو فریاد

شده ام سیر از دنیا ،دنیا،دنیا

چه کنم با دل بی سرو سامان
چه کنم با غم بی پایان
چه کنم من در کوی محبت
شده ام عابری سرگردان

چه کنم با دل بی سرو سامان
چه کنم با غم بی پایان
چه کنم من در کوی محبت
شده ام عابری سرگردان

شده ام سیر از دنیا ،دنیا،دنیا

ای خدای ابرو باران
ابر چشمانم شد گریان

تا شد او با من بیگانه
شادی از من شد روگردان

او گذشت از عشق پاکم
تا که بنشاند بر خاکم

ای دریغا رفتم از یاد
ای زمانه از تو فریاد

شده ام سیر از دنیا ،دنیا،دنیا

رضا جمعه 24 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 01:27 ب.ظ http://na-bakhshoode.blogfa.com

دو کلوم حرف حساب (2)

اگه یه روز حس کردی تویه یه زمان عاشق دونفری دومی را انتخاب کن
چون اگه واقعا عاشق اولی بودی به عشق دومی گرفتار نمیشدی !!
.
.
.
زنده بودن حرکتی افقی است از گهواره تا گور
و زندگی کردن حرکتی عمودی است از زمین تا آسمان . . .
.
.
.
برای دوست داشتن وقت لازم است، اما برای نفرت گاهی فقط یک حادثه یا یک ثانیه کافی است . . .
.
.
گاه در زندگی ، موقعیت هایی پیش میآید که انسان
باید تاوان دعاهای مستجاب شده خود را بپــردازد . . .
.
.
.
به یاد ندارم نابینایی به من تنه زده باشد
اما هر وقت تنم به جماعت نادان خورد گفتند: “مگه کوری؟”
.
.
.
مادامی که تلخی زندگی دیگران را شیرین می کنی، بدان که زندگی می کنی . . .
.
.
.
هیچ انتظاری از کسی ندارم! و این نشان دهنده ی قدرت من نیست !
مسئله ، خستگی از اعتماد های شکسته است
.
.
.
برای زنده ماندن دوخورشید لازم است .یکی دراسمان ویکی در قلب . . .
.
.
.
در جستجوی قلبِ زیبا باش نه صورتِ زیبا
زیرا هر آنچه زیباست همیشه خوب نمیماند
امـا آنچه خوب است همیشه زیباست

شنگین کلک جمعه 24 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 05:42 ب.ظ http://shang.blogsky.com

درود بسیار
و سپاس از شاملو نوشت و لینک اهدای خون .
و البته گریه کردن بسیار خوب است اگر آدمی بتواندبه واقع گریه کند
هم برای انسان های قوی و هم ضعیف و هم بسیار تحمل کننده
گریه خوب است .

یه دل تنها چهارشنبه 29 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 09:24 ق.ظ http://aghooshebivaghfe.blogfa.com

عشق تو به من آموخت ... که اندوهگین شوم

و من از روزگارانی پیش

محتاج شهریاری بوده ام که به محزون شدنم وا دارد

شهریاری که بر بازوانش

چون گنجشک بگریم

شهریاری ... که پاره هایم را

چون پاره های بلور شکسته گرد آورد

عشق تو ، ای شهریار من ، مرا به بدترین عادتها خوگر کرده است

به من آموخته است ... که هر شب

هزاران بار در فنجان قهوه خود نظر کنم ...

و در خانه پیشگویان را بزنم ...

عشق تو ... ای شهریار من

تا درون شهرهای حزن و اندوهم برده است ...

و من پیش از اینکه تو را بشناسم ..

به درون شهرهای حزن و اندوه پا ننهاده بودم

و هرگز نمی دانستم

که اشک تجسم انسان است

و انسان بی اندوه

یادگاری از انسان است

عشق تو به من آموخته است

که چون نوباوگان رفتار کنم ...

عشق تو به من اموخته است ... که چگونه عشق

جغرافیای زمانها را دگرگون می کند

به من آموخته است ... که وقتی عاشق میشوم

زمین از دوران می ایستد

عشق تو به من چیزهایی آموخته است

که هرگز در خاطرم نمی گنجید

عشق تو به من آموخته است .. که چگونه شب

غمهای غریبان را چند برابر می کند

[گل][گل][گل]

ایاک نستعین دوشنبه 1 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 10:34 ب.ظ http://www.iyyakanastain.blogfa.com

آدما گاهی اوقات گریه می کنن نه بخاطر اینکه ضعیف هستند
بلکه به این خاطر که برای مدت طولانی قوی بوده اند !!!

zohre چهارشنبه 17 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 10:09 ب.ظ http://jenseman.blogsky.com

ولی ای کاش وقتی اشکها سرازیر میشه کسی نمیگفت از ضعیف بودنشه
به ما هم سر بزن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد